ساعت دو نیمه شب برسی خانه، کامپیوتر روشن کنی، چشمت بیافتد به آن ترک، بگذاری آپلود شود، یاد آن فکت بلاهت‌آمیز بیافتی، بخواهی دوباره مطمئن شوی، فیلم را پلی کنی، بنشینی پایش، تا آنجا که آن سوال را می‌پرسد، جوابش را بشنوی، و به یاد داشته باشی آن جواب را، در کل هفته، تکرار کنی با خودت. وقت ظرف شستن، پشت فرمان، زیر دوش، وقت تدریس. شاید خوابش را هم دیدی.

۳ اسفند ۱۳۹۱ ‌ ناصر
دسته: گاه‌گاه‌ها | برچسب: | یک دیدگاه

یک نظر

پاسخ دهید

بخش‌های الزامی با * مشخص شده‌اند.