«آنها از خاصبودنِ هنر شروع کردند و بعد بهسوی نوعی تئوری عمومیِ ذهن و جامعه پیش رفتند که با مفروضات اساسیشان سازگار باشد و در توضیح ماهیتِ اثر هنری و واکنش مردم در زمینهٔ تاریخی کارایی داشته باشد. اما مارکسیسم و روانشناسی از بالا به پایین حرکت میکنند، یعنی از مفروضات از پیش تعیینشده به آثار هنری میرسند و حامیان این تئوریها عملاً باید هستیشناسی و زیباییشناسیِ متناسب با آن را بیابند.»
—کریستین تامپسون، شکستن حفاظ شیشهای